آموزش تحلیل بنیادی (جلسه اول)
تحلیل بنیادی (Fundamental Analysis) روشی است که افراد میتوانند ارزش ذاتی را با عوامل مختلف اقتصادی و مالی ارزیابی کنند. تحلیل بنیادی هر عاملی را که بر ارزش سهم تأثیر میگذارد در نظر میگیرد. در این تحلیل، از عوامل اقتصاد کلان مانند شرایط اقتصادی و وضعیت سایر بازارها تا عوامل اقتصاد خرد مانند بهرهوری مدیریت شرکت موردتوجه قرار میگیرد.
درآمد، دارایی، فروش، بازدهی، بدهی، حاشیه سود و رشد در آینده، عواملی هستند که برای تخمین ارزش و پتانسیل رشد شرکت موردتوجه قرار میگیرند. همه این اطلاعات در صورتهای مالی یک شرکت در دسترس است. استفاده از این دانش در کنار سایر دانشهای تحلیلی میتواند به تصمیمگیری بهتر برای خرید و فروش سهام در بورس منجر شود.
تحلیلگر بنیادی کیست؟
تحلیلگر بنیادی کسی است که ارزش ذاتی سهام یا هر نوع دارایی دیگر را از طریق مطالعه و بررسی عوامل خرد و کلان اقتصادی و غیراقتصادی از جمله مدیریت شرکت، صورتها و نسبتهای مالی، وضعیت کلی اقتصاد کشور و وضعیت صنایع مختلف تعیین میکند. این دسته از تحلیلگران، اخبار و اطلاعات منتشر شده را از نظر تاثیر منفی یا مثبت بر قیمت سهام شرکت، بررسی میکنند و با توجه به آن عکسالعمل مناسب (خرید، فروش یا انتظار) نشان میدهند. تحلیلگران بنیادی معتقدند قیمت بازار یک سهم، ممکن است با ارزش واقعی آن متفاوت باشد. هدف آنها شناسایی فرصتهای کسب سود یا شرایط زیانآور، از طریق ارزیابی ارزش ذاتی و مقایسه آن با قیمت روز سهام است.
تحلیلگر بنیادی فردی است که به بررسی داراییها، بدهیها، فروش، ساختار سرمایه شرکت، سهم از بازار، عملکرد مدیریت و مقایسه آن با سایر شرکتهای مشابه میپردازد و در نهایت ارزش واقعی سهام را تخمین میزند. در این بررسی عوامل خرد و کلان اقتصادی و غیراقتصادی نیز ارزیابی میشوند. کاری که یک تحلیلگر انجام میدهد، این است که علت و چرایی تغییرات قیمت را کشف میکند. درباره تفاوتهای تحلیلگران بنیادی و تکنیکال هم باید گفت، تحلیلگر بنیادی معتقد است با مطالعه و بررسی عواملی چون عواید، محصولات، عملکرد مدیریت، صورتهای مالی و سایر عوامل بنیادی میتوان ارزش حقیقی دارایی را بهدست آورد. در مقابل تحلیلگران تکنیکال با استفاده از ابزارهای فنی مختلف مانند نمودارها، ارزش دارایی را برآورد میکنند. این گروه معتقدند تحلیل بنیادی روشی طولانی و دشوار است که برای سرمایهگذاران با دیدگاه بلند مدت کاربرد بیشتری دارد.
مزایای تحلیل بنیادی
- تحلیل بنیادی برای انجام سرمایهگذاری با دید بلندمدت کارایی مناسبی دارد.
- این شیوه تحلیل با تکیه بر اطلاعات مالی شرکتها و رخدادهای واقعی، بینش صحیحی از شرکتهای ارزشمند ارائه میدهد.
- تحليل فاندامنتال، محرکهای کلیدی درآمد و سود شرکتها را بررسی میکند و دیدگاه تحلیلی جامعی به سرمایهگذاران میدهد.
- تحلیل بنیادی به دلیل تفکیک صنایع مختلف، درک مناسبی از گروهبندی سهام شرکتهای متعدد با توجه به حوزه فعالیتشان به سرمایهگذاران میدهد. از آنجا که سهام شرکتها عموماً حرکتهای گروهی دارند، این شیوه، نگرش صحیحی به سرمایهگذار خواهد داد.
معایب تحلیل بنیادی
- این شیوه تجزیه و تحلیل، بینش صحیح و کاملی از وضعیت اقتصاد، صنایع و شرکتها به دست میدهد. اما گاه این بررسی آنقدر زمانبر میشود که ممکن است نتیجه تحلیل تهیه شده، به دلیل گذشت زمان منسوخ شود.
- در تعیین ارزش ذاتی سهام، مفروضات و ضرایب خاصی که تاثیر عوامل مورد بررسی را نشان میدهد، دخالت دارند. این مفروضات و ضرایب در روشهای مختلف ارزشگذاری متفاوت هستند و کاملاً تحت تاثیر نگرش تحلیلگر قرار دارد. بر همین اساس اکثر تحلیلگران بنیادی با تغییر این مفروضات، ارزشگذاری دارایی را در حالتهای متعدد شامل خوشبینانه و بدبینانه مطرح میکنند.
- برخی از تحلیلگران گرایش خود به خرید یا فروش را در تحلیل تاثیر و سرمایهگذاران را به سمت خاصی سوق میدهند. در شیوه تحلیل بنیادی حجم بسیار زیادی از اطلاعات جمعآوری میشود که این امر به زمان و نیروی زیادی نیاز دارد.
- این تحلیل در کوتاه مدت معمولاً تاثیر گذار نیست و برای سرمایهگذاری میان مدت و بلندمدت کارایی بیشتری دارد.
نظرات شما